|
1391/5/8 یکشنبه
بسم ا... الرحمن الرحيم
پيامهاي اخلاقي
متن سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي
مورخ 10/02/1391
كسب اخلاص
اخلاص را از گنجينۀ اسرار الهي بايد بدست آورد، سّري از اسرار خدا است. كار ما نيست، ما وابسته و ضعيف هستيم، تعريفها و دشنامها در ما اثر ميگذارد، منافع دنيوي و كششهاي غريزي در ما اثر دارد، ما راحت طلب، شهرت طلب، قدرت طلب، لذت طلب هستيم و اينها همه در عبادات ما اثر ميگذارد.
حكايت
مرحوم سيد مرتضي علمالهدي كه از اركان شيعه است و بر حسب نقل لقب علمالهدي را حضرت امير(ع) به ايشان داده است و ايشان را شيخ مفيد تربيت كرده است. اين سيد بزرگوار وصيت كرده كه تمام نمازهايش را قضا كنند، از ايشان سؤال كردند شما ديگر چرا؟ قرائت شما اشكال داشته؟ خانه غصبي داشتهايد؟ لباستان اشكال داشته؟ گفته بودند كه بقدري من از نماز لذت ميبردم انتظار ميكشيدم تا وقت نماز بشود و به نماز بايستم. لذا نگران هستم كه نمازم براي لذت خودم بوده باشد نه براي خدا، آنها كه دقيق و بزرگ بودند و معرفت داشتند نگران بودند ما كه هيچ حساب و كتابي نداريم از كجا مطمئن هستيم كه نمازمان براي خدا بوده است. كارهاي خيرمان، براي ما خير است. براي ديگران، كار خير، خير است ولي براي خودمان گاهي شرّ است، كار خير ميكنيم، زودرنج ميشويم چون خير داريم و خدمت ميكنيم فكر ميكنيم مردم بايد بردۀ ما باشند. آنها هم طبق خواسته ما عمل نميكنند لذا ما با آنها دشمن ميشويم و چون كار خير است ثمره آن شّر ميشود. بشر بسيار گرفتار و ضعيف است و خدا رحم كند. اگر كسي بخواهد خدا رحم كند، بايد كاري بكند كه خدا او را دوست داشته باشد، چيزهايي كه باعث ميشود خدا او را دوست داشته باشد يكي توبه است.(اِنَّ اللهُ يُحِبُّ التّوابينَ وَ يُحِبُّ المُتَطَهّرين)( بقره – 22)
توبه
توبه از منازل پربار سائلين طريق حق است و سالكين اليالله از اين منزل توشه كافي را بر ميگيرند. توبه هم عقلاً و هم شرعاً واجب است. عقلاً واجب است، چون عقل انسان فتوا داده كه انسان به ضرر خودش اقدام نكند و اگر ضرري و مرضي به انسان وارد شد عقل سالم ميگويد اين مرض را معالجه كن. اين مرض را اگر دست نزني تو را ميكشد و برو پيش طبيب و دارو بخور تا خوب بشوي. عقل فتوايش منفعت گرايي، مصلحت گرايي و آسيب گريزي است، گناه آسيب است، گناه روح را بيمار كرده، گناه دل انسان را به فساد كشيده، و اگر اين طور رهايش بكنيم مثل غده سرطاني ميشود و اين سلولهاي سرطان به سرعت تكثير ميشود و بر حسب روايت هر گناهي كه ميكنيم يك لكه سياه در دلمان حادث مي شود. اگر توبه كرديم پاك ميشويم و اگر توبه نكرديم اين همينطور وسعت پيدا و صفحه دل را پوشش ميدهد و اگر صفحه دل سياه شد، ديگر انسان عاقبت به شر ميشود ( خَتَمَ اللهُ عَلي قُلوبِهِم وَ عَلي سمِعهِم...)(بقره -7) و اين حكم عقل و فتواي عقل است.
و اما شرعاً، خداوند متعال در چند آيه امر كرده است. در يك آيه فرموده ( .... توبوا اِلَي اللهِ تَوَبهً نَصوحاً...)(تحريم-7) توبه كنيد ( لفظ، لفظ امر است). توبه كنيد به سوي خدا، اما توبه شما توبه آئيني و لقلقه زبان نباشد. توبه نصوح بكنيد. توبه نصوح هم بر حسب آنچه در شأن نزول آمده فردي به نام نصوح بوده و او مشكلاتي برايش پيش آمده و در خطر بوده و در پيشگاه خدا توبه كرده و جزء اولياء خدا شده است. شما هم مثل او باشيد، وقتي گفتيد خدايا قول ميدهم ديگر گناه نميكنم، ديگر خدا نبنيد كه گناه ميكنيد، يكبار براي هميشه تصميم بگيريد كه گناه نكنيد. آن داستان را در يك وقت ديگر ميگويم. از نظر لغت نُصح يعني دلسوزي، خدا كه از ما توبه ميخواهد نه اينكه خدا از گناه ما ضرر او را جبران كنيم دلت به حال خودت بسوزد، اين گناه سرمايه را خاكستر كرده و دست خالي داري ميروي و اينجا خودت را پاك كن و آنجا چارهاي نداري و اگر با گناه بروي با آتش جهنم پاكت ميكنند تو كه طاقت سوختن نداري چرا دلت به حال خودت نميسوزد تو كه نيشهاي عقرب قبر را نميتواني تحمل كني، نصوح يعني يك نوعي توبه كن كه يك آدمي شوي كه دلش به حال خودش سوخته است و نميخواهد به خطر بيافتد و مثل آنها باش، يا نه توبه نصوح، يعني يك نوعي توبه كن كه ديگران هم تو را ديدند يك نوع عبرت براي ديگران هم باشد و آنها هم مثل شما باشند و خداوند در يك آيه ميفرمايد ( توبو اِلَي اللهِ جَميعاً ايّهَ المُؤمِنونَ....) (نور – 31) اين خيلي عجيب است خداوند ميخواهد از بد و خوب توبه كنيد، شما نماز خوانها، شما خدمتگذاران پرتلاش هم توبه كنيد، نكند شما مغرور باشيد، شما هم گرفتار عُجب شدهايد و خيال ميكنيد خيلي كارهاي مهم ميكنيد، شما از اين كارهاي خوبتان پيش خودتان خوب است اما چقدر كيفيت داشته است، آيا آنجوركه بايد به پيشگاه خدا تقديم ميكرديد، اين كارتان در خور بارگاه خدا بوده است، از عمل خوب خودتان هم خجالت بكشيد. در برابر اين همه نعمتهاي الهي اين عبادت شما كجا را پوشش ميدهد و در مقابل كدام نعمت توانستهايد كاري بكنيدكه خدا اين محبت را نسبت به من كرده. من هم اين كار را براي خدا كردهام (ما عَرفناكَ حَقَّ مَعرفتِك وَ ما عَبدناكَ حَقَّ عِبادتِك....)حضرت رسول(ص) هم دائماً حالت شرمندگي داشت ميگفت خدايا اين كارها را كردم ولي ناچيز بود و اين درخور بارگاه تو نيست من را ببخش و توبه ميكنم از اين نوع عبادت.
اين نوع عبادت، عبادتي نيست كه ما در برابر عظمت و نعمتهاي تو، به تو بدهيم. لذا از كارهاي خوبمان هم اگر شرمنده شويم اين لازمه معرفت و ايمان است. در اين سوره مباركه نصر خداي متعال قدري واضحتر فرموده است، حالا در اينجا فرموده ( يا ايها المؤمنون ) ممكن است شما بگوييد كه خداي متعال منظورش اين بوده (ايها المؤمنوني) كه گناه هم داريد، مؤمن هم گناه ميكند (... خَلَطوا عَملاً صِلحاً وآاخَرَ سَيّئاَ ....)(توبه – 102) ما كه معصوم نيستيم، غفلت و لغزش داري، كارهائي كرديم كه نميتوانيم جبران كنيم و ما بايد توبه كنيم حتي در كارهاي ثواب هم توبه كنيم ممكن است كسي بگويد كه كار خوب توبه ندارد و گنهكار بايد توبه كند اما در سوره نصر ميفرمايد: ( اِذا جاءَ نَصرُاللهِ و الفَتح.....)(نصر-1) هر وقت پيروزي براي شما پيش آيد چه پيروزي علمي باشد، چه نظامي ميباشد، چه فرهنگي باشد، چه پيروزي در عرصه كارهاي خير باشد، در تدريس و در بالا بردن سطح علمي، ركورددار شديد و نفر اول شديد آيا اينجا جايي است كه منم بگوييد يا بگوييد خدايا تو كمكم كرديد. اينجا جاي استغفار است. خدايا شرمندهام من در خور اين محبت نبود، تو كمكم كردي، خيليها مثل من اين استعداد را دارند ولي اين عرضه را به او ندادي كه خودش را نشان بدهد اين توفيق را تو به من دادي، بازهم بدهكار ميشويم. حضرت يوسف (ع) در عرصه قهرماني گفت: خدا ترحم كرد تا من در اين منجلاب نيفتادم، من را تا لب بام بردند و آماده سقوط بودم، خدا دستم را گرفت. سر سوزني از خدا طلبكار نيست بلكه بدهكار است. انسانهاي با بصيرت امتيازاتي كه در طول زندگي براي ايشان پيش ميآيد. به اين امتيازات، بدهكاريشان بيشتر ميشود و ميبيند از عهده بدهكاري برنميآيند راهي جز اقرار ضعف و ناتواني و درخواست بخشش از خدا هيچ راهي برايشان باقي نميماند. نالههاي كه حضرت رسول(ص) در دل شب داشت و تعبيراتي كه حضرت امير(ع) در دعاي كميل و مناجاتشان داشت. هيچ گنهكار قاتلي را نميبينيد كه اين طور عذر خواهي بكند و اين طور لسان تملّق دامن خدا را بگيرند و بسوزند و بگويند از ما بگذر ( اتيتك بعد تقصيري و اسرا في علي نفسي .....)(دعاي كميل) حضرت علي (ع) ميگويد و حضرت امير اهل تعارف بوده؟ نه امام اهل تعارف نبوده و حضرت علي(ع) اعمالش را در پيشگاه خدا آنقدر نا چيز و نامرغوب ميداند كه واقعاً با تمام وجودش خجالت ميكشد من در برابر چه كسي ايستادهام، ولي نعمت من زمين و زمان را به من داده، و من يك شب بلند شدهام و نماز ميخوانم و اين چه كسي است كه من در برابر اين همه محبت، هميشه كم ميآورد، چون كم ميآورد هميشه التماس ميكند و ميگويد تو بزرگ هستي و عفو تو زياد است و مسئله ( توبوا الي اللهِ توبهً) اين يك كلاس معرفت و بصيرت و واقع بيني است كه مال خواص است و مال عوام نيست كه بداند در امتيازاتشان بدهكاريشان نسبت به ديگران بيشتر است و به خدا پناه ببرند و توبه كنند.
والسلام
غَفَرَاَلله لَنا وَ لَكُم
بسم ا... الرحمن الرحيم
پيامهاي اخلاقي
متن سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي
مورخ 27/01/1391
توبه
خداوند متعال توبه و توبه كننده را دوست دارد. در حديث قدسي آمده است كه: ( لَو عَلِمَ المذنبونَ كَيفَ اشتياقي بهم لَماتوا شوقاً)اگر گنهكاران من از بندگان، ميدانستند كه چقدر من مشتاق آنها هستم از شوق ميمردند. خدا ناله گنهكاران را بقدري دوست دارد كه تسبيح ملائكه به آن درجه نميرسد. (اَنينَ المذنبينَ اَحَبُ اِليَ مَن تَسبيح المُسَبِحين) بر حسب تحليل علامه طباطبائي صاحب تفسير گرانقدر الميزان، توبه ابتدا از جانب خدا است ( لَقَد تاب الله ....)( توبه -117) و بعد از توبهاي كه از جانب خدا است بنده توبه ميكند و مرحله سوم، خدا توبه را ميپذيرد. توبه به معني رجوع است ما چون از طرف خدا آمدهايم و بايد به سوي خدا برگرديم هر كاري كه از ما باشد و رجوع به خدا باشد اين توبه است. لذا اولين توبه كنندگان انبياء (ع) بودهاند آنها تمام كارهايشان توبه بوده است. تمام حركات آنها، نفس آنها، رجوع به خدا بوده است و اين رجوع به سوي خدا جذبه آن طرفي ميخواهد، تا خدا نخواهد انسان برنميگردد، توفيق توبه از خدا است، حال توبه از خدا است، توبه به اينكه گناه چقدر زشت است، از خدا است. لذا ابتدا خدا عنايت ميكند به بندهاي كه گناه كرده و بنده متوجه ميشود كه از خدا دور شده، حالا يا با گناه و يا با چيز ديگر دور شده و اين فاصله را ميخواهد برگردد و به خدا نزديك بشود. اين جذبهاي كه از جانب خدا به بنده گنهكار ميآيد و گنهكار از اين نسيم استفاده ميكند.( اِنَّ لِرَبكُم في اَيامِ دَهرِكُم نَفَحات مِن رَحمَهِ اَلا فَتَعرِضُوا لَها )(بحار الاانوار –ج 68) هركسي در طول زندگيش يك نسيم هائي براي او ميآيد و بايد از اين نسيمها غفلت نكرد و معترض اين نسيمها شد تا خداوند متعال رحمت خودش را به عنوان پوششي بر ما قرار بدهد و آبروداري بكند و اين نقائص وجودي ما را با وزش رحمت خودش پر كند . بنابراين توبه توفيق است، توبه لطف خداست، خدا تنبّه ميدهد، خدا تذكر ميدهد، خدا انساني كه به خواب رفته و در غفلتهايش كارهاي بد انجام ميدهد بيدار ميكند و بعد از بيداري كه انسان درب ميزند اين خدا است كه درب را باز ميكند ( اِنَّ اللهَ هُوَ التَّواب الرَحيم)( توبه -118) خداي متعال تواب است، اين صيغه مبالغه است يعني هر قدر هم انسان بد بكند اگر توبه او توبه واقعي باشد خداوند تواب است، همۀ گناهان بندگانش را قرار است ببخشد و يك گناه را خداوند نميبخشد ( اِنَّ اللهَ لايَغفُر اَن يُشرَك بِه ...)( نساء -116) خدا شرك را نميبخشد، انسانهاي رياكار بدبخت هستند، ريا شرك است و خدا اين يكي را نميبخشد (... وَ يَغِفُرِ مادونَ ذالِكَ ....)( نساء – 116) آن چه مادون شرك است، همه را خدا ميبخشد. بنابراين ما خدا را به رحمت بايد همواره ايمان داشته باشيم، خدا را به مغفرت دل بدهيم، خدا را به محبت عشق بورزيم. خداي ما خيلي خوب است ما هرچه هم بد باشيم به قدر خوبي خدا بد نيستيم. ( يا مَن سَبَقُت رحمهَ غضَبه ...) (دعاي جوشن كبير) خدا رحمتش بر غضبش پيشي دارد. در حديث دارد. بنده وقتي گناه ميكند دو مَلك در كنار ما هستند، البته بر حسب روايات دوازده مَلك داريم ولي دو مَلك قرين هم هستند كه يكي مأمور ثبت سيئات ما هستند و يكي مأمور ثبت حسنات ما هستند. نمازهاي ما را، توسلات ما را، خدمات ما را ملائكه حسنات ثبت ميكند ولي غفلتهاي ما را، غيبتهاي ما را، كم كاريهاي ما را ملك سيئات ثبت ميكنند و هيچ چيز از قلم نميافتد( ... لا يُغادِرُ صَغيرَهُ وَ لاكَبيرَهُ ...)( كهف -49) تمام اعمال ما شمارش شده و ثبت شده است. ملائكه سيئات (مُعِد) هستند ( ما يَلفِظُ مِن قَولٍ اِلاّ لَديه رَقيبٌ عَتيد )( ق – 18) اينها كه رقيب هستند يعني مراقب هستند و آنهايي كه عتيد هستند يعني هميشه آماده هستند و هيچ غفلتي و سستي ندارند و آماده هستند كه هر كاري راكه ميكنيم آن را ثبت كنند ملائكه سيئات تماشا ميكنند. بندهاي را كه گرفتار آلودگي و خطا شده است قلم ميبرند تا آن را ثبت كنند و ملائكه حسنات ميآيند و تقاضا ميكنند كه دست نگه دارند و اينها شفيع ميشوند تا اين ثبت نشود و پرونده تشكيل نشود و سابقه بدي براي ما نوشته نشود چون اين سوء سابقه بعد كار دست آدم ميدهد و ميگويند مهلت به او بدهيم، تا نه ساعت با شفاعت ملائكه حسنات. ملائكه سيئات از نوشتن مضايقه ميكنند و اگر تا نه ساعت بنده از خدا عذرخواهي كرد، نادم شد، پشيمان شد، ديگر رهايش ميكنند و نمينويسند ولي اگر نه ساعت هم مهلت داشته كه اين خطاي خودش را جبران كند و نكرد، يك استغفار، يك ببخشيد، خدايا من را عفو كن، خدايا بد كردم و اين اقرار كردن، خدايا قبول دارم بد كردم و نبايد بد مي كردم ولي بد كردم، اگر طي نه ساعت توفيقي براي انسان پيش آمد اين سابقهي بدي ثبت نميشود ولي اگر طي نه ساعت هم اين انسان بدبخت حاضر نشد برود و اقرار بكند، عذرخواهي بكند، آنوقت ثبت ميكنند، و وقتي كه ثبت شد ديگر ميماند و نبايد بگذاريم گناه ثبت بشود و اگر گناه كرديم كنار هر گناهي يك توبه بايد نوشته بشود.
والسلام
غَفَرَاَلله لَنا وَ لَكُم
|
سخنراني آيت الله صديقي مورخ 90.7.26.docx
|
16.055 KB
|
|
|
سخنراني آيت الله صديقي 90,8,3.docx
|
16.975 KB
|
|
|
سخنراني آيت اله صديقي مورخ90,8,10.docx
|
17.726 KB
|
|
|
سخنان آيت اله صديقي 90,8,17.docx
|
17.098 KB
|
|
|
سخنراني آيت اله صديقي مورخ 90,9,1.doc
|
43.008 KB
|
|
|
سخنراني آيت اله صديقي مورخ 90,9,29.doc
|
45.056 KB
|
|
|
متن سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ90,10,6.docx
|
17.232 KB
|
|
|
متن سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ 90,10,13.docx
|
17.278 KB
|
|
|
سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ90،10،27.docx
|
17.788 KB
|
|
|
سلسله مباحث اخلاقي آيت اله صديقي مورخ 90,10,20.doc
|
54.272 KB
|
|
|
متن سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ 90،11،18.docx
|
18.211 KB
|
|
|
سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ 90،11،25.docx
|
15.951 KB
|
|
|
مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ90،12،2.docx
|
18.275 KB
|
|
|
سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ 90،12،23.docx
|
19.506 KB
|
|
|
سلسله مباحث اخلاقي آيت ا... صديقي مورخ 91،1،22.docx
|
16.708 KB
|
|
|
|